رفتار هرکس شناسنامه او ست!

۱۳۹۰ مهر ۱۸, دوشنبه

قصه های آقای کوینر برتولت برشت
ترجمه : ح. مهدی پور

رفتار هرکس شناسنامه او ست!


استاد فلسفه، روزی به خدمت آقای کاف آمده بود و شروع به تعریف از دانش و خرد خویش کرده بود.
آقای کاف ـ پس از تأملی ـ گفته بود :
با ناراحتی می نشینی!
با ناراحتی حرف می زنی!
با ناراحتی می اندیشی!
استاد فلسفه عصبانی شده بود و گفته بود :
در باره خودم، نمی خواستم نظر بدهی، بلکه در باره محتوای گفته هایم.
آقای کاف گفته بود :
گفته های تو را محتوائی نبود.
و ادامه داده بود :
کج راه می روی!
o با رفتنی از این دست، به جائی نخواهی رسید.
مبهم و دو پهلو سخن می گوئی!
o با سخن گفتنی از این دست، گرهی را نخواهی گشود.
رفتارت برای اهدافت ارزش و ارج باقی نمی گذارد.
سازماندهی
آقای کاف ـ روزی ـ گفت :
انسان اندیشه مند در مصرف برق، در مصرف نان و در مصرف فکر اصراف نمی کند!
دشوار نیکان


 
از آقای کاف پرسیده بودند :
روی چی داری کار می کنی؟
جواب داده بود :
کار مشقت باری است!
مقدمات اشتباه بعدی ام را دارم فراهم می آورم.

پایان


خنده بموقع
آزوف ـ تیخوینسکی
ترجمه : ح. مهدی پور

در جنگل، فیلم خنده داری را بطور خصوصی نمایش می دادند.
اول از همه موش کور بود که قهقاه خنده را سر داد.
سرش داد زدند :
مگر کوری احمق!
نمی بینی که شیر ـ هنوز ـ نخندیده؟
بعد از موش کور، مار زد زیر خنده.
سر او هم زدند :
ابله!
مگر کری؟
نمی بینی که شیر ـ هنوز ـ نخندیده؟
وقتی که شیر ـ بالاخره ـ خنده اش گرفت، روباه مسلسل پوزه اش را به سوی نقطه ای در آسمان نشانه رفت و شلیک خنده را سر داد.
شیر دستی به شانه روباه زد و گفت :
تو ناقلا، همیشه بموقع می خندی!
قطعا دلیلش این است که حس شوخی شناسی ات خیلی قوی است.
نتیجه اخلاقی از این ماجرا :
آنکه آخر از همه می خندد، راست راستکی می خندد.

پایان

0 نظرات:

ارسال یک نظر

ویکی‌پدیا - تغییرات اخیر [fa]